روش سنتی رقابت در صنعت ساخت، بر اساس قیمت کمتر جهت فروش به خریدار بوده است که نتیجه آن سود کمتر برای شرکت سازنده بوده که البته این کاهش قیمت، می تواند سبب کاهش کیفیت شود و در نتیجه آن، ایجاد کارهای اضافی و دوباره کاری می تواند سبب کاهش بیشتر سود شود.
با توجه به اینکه صنعت ساخت در بین صنایع دیگر یک صنعت بسیار رقابتی با سود کم( در وضعیت بازار کنونی) می باشد، این افزایش هزینه ساخت که در نتیجه کاهش کیفیت و دوباره کاری ایجاد می شود، نه تنها باعث عدم رضایت شرکت سازنده می شود، بلکه نارضایتی خریدار راهم در پی خواهد داشت.در رویکرد سنتی صنعت ساختمان مشتری یا کارفرما یا خریدارنیازهای خود را مشخص می کند و طراح، طرح مورد نظر را ایجاد، و سازنده آن را ایجادمی کند. در بسیاری از پروژه ها مشتری متخصص نمی باشد و در نتیجه به صورت مبهم نیازهای خود را مطرح می کند؛زیرا از تمام امکانات و فرصت ها آگاه نمی باشد. مشتری به دلیل نداشتن تخصص، نسبت به پیچیدگی های برخواسته ازاجرا، آگاه نیست و در نتیجه ادعاهای ایجاد شده برای افزایش قیمت را درک نمی کند و نارضایتی هایی از طرف مشتری ایجاد می شود.
با توجه به موضوعات بیان شده، تغییرات در صنعت ساخت و ساز احساس می شود و رویکرد ارزش محور بایدجایگزین رویکرد هزینه محور شود و بر اساس مدل هزینه قیمت ارزش، ارزش باید بیشتر از قیمت باشد تا موجب رضایت مشتری باشد و همچنین قیمت هم باید بالاتر از هزینه باشد تا موجب منفعت برای سازنده شود. در نتیجه صنعت ساخت و ساز ساختمانی باید از حالت ایستا به یک سیستم پویا و تطبیقی تغییر حالت دهد که لازمه آن استفاده از روشها و تکنیک هایی است که منجر به ارتقا ارزش، کیفیت، قیمت و عملکرد در این صنعت شود.
توسعه کارکرد کیفیت، یک سیستم برای تبدیل و ترجمه الزامات و نیاز های مشتری ( الزامات قانونی، شرایط بهره برداری و انتظارات خریداران) به مشخصات و ویژگی های مناسب فنی و تکنیکال می باشد که این اطمینان را هم ایجاد می کند که الزامات بر اساس اهمیت الویت بندی، و در طراحی به کار گرفته شوند. نتیجه امر ایجاد محصولی متناسب باخواسته های مشتری می باشد که رضایت مشتری با توجه به تعاریف کیفیت، نشان دهنده کیفیت بالای محصول میباشد. صنعت ساختمان، یکی از مهمترین صنایع کشور ما می باشد و با توجه به مطالب ذکر شده در بالا و عدم رضایت هایی که معمولا بعد از اتمام پروژه های ساختمانی در کشور به وجود می آید، استفاده بهینه و متناسب از این سیستم به عنوان یک راه حل مناسب پیشنهاد می گردد.
مزایای استفاده از QFD عبارتند از: مشتری مداری، بهبود کیفیت مطابق آنچه که خواسته مشتری است، تشویق وگسترش کار گروهی، کاهش قابل ملاحظه در هزینه های بهره برداری، کاهش تغییرات در حین فرایند طراحی، افزایش بهره وری، کیفیت و دانش مهندسی.
مدل QFD توسعه یافته با درنظرگرفتن نظرات مشتریان و تحلیل آن، و بهره گیری از ارزیابی توانایی و انگیزه شرکت مادر، درجهت تدقیق مقادیر هدف و الزامات فنی اجرایی و نیز الویت بندی خواسته های مشتریان گام برداشته است. -
در راستای طراحی بهینه پروژه های شرکت شمال غرب، جلسه هایی صورت گرفت تا بتوانیم مجدد آموزشی در خصوص انجام QFD در پروژه ها به آن شرکت داشته باشیم.